دیرناق آراسی یازیلار

شعرلر و نوت‌لار

دیرناق آراسی یازیلار

شعرلر و نوت‌لار

دیرناق آراسی یازیلار

هر شئی‌دن اؤنجه اؤزومو شاعیر بیلیرم. سونرا ادبیات، دین، فلسفه و آردینجا بیر آز دا سیاست.
اما هر شئیین آرخاسیندا گیزلنمکدن قاچماغی دوشونورم. منجه شعر، دیل، وطن و ... اخلاقین قوللوغوندا اولمایینجا اؤز قونومونو ایتیریر . بیز یاشایان جوغرافییادا هر شئی‌دن آرتیق اخلاقین یئری بوش گؤرونور.

----
منیمله ایلگی قورماق اوچون بو سیته‌دن باشقا:
heydarbayat{@}gmail.com
و
قم - صندوق پستی
1161 - 37135

سمبل

Monday, 21 October 2013، 03:18 AM

سمبل
شعر: سید حیدر بیات
ترجمه : س. رضی


وقتی شعر می‌آید، می‌دانم
همه‌ی کاغذها به من زل می‌زنند
از همان سالهایی که برای تو می‌تپیدم
شبها
در حجره‌های مدرسه‌ای عتیق
چنین می‌شد.

آن روزها نمی‌شناختمت
بعدها همان دختری بودی در درون من
که فرهاد
تصویرت را در خوابهایم نقش می‌زد
خسرو در بستر می‌خوابید شباهنگام...

و من
معصومانه چشم در افق می دوختم
سارا حادثه‌ای بود در موغان
به خانه‌ی خان اگر میروی، برو!

خودت را در رودخانه مینداز
سمبل نمی‌خواهیم برای غیرت و فلان
کمی زندگی کن
سمبل حیات باش
برای آنانکه دوستت می‌دارند.

آن گاه که من
لای کتابهای قرون وسطی
خسته می‌شوم
لاقیدانه بیا
و آدامس بادکنکی را باد کن در دهانت
کمی بهت زده‌ ‌کن پلیس‌ها را
گزمه‌های این شهر غریب را
به حیرت بنشان
با تانگو-یی بیاشوب
استخوانهای زنگ زده ام را
سربرمی‌کشد از لای کتاب "قانون"  ابن سینا
و برای تمام دردهایم
تو را تجویز می کند
اگر از خانه‌ی خان
بازگردی
باز
به این کتابخانه‌ی تاریکم

  • سید حیدر بیات

باخیشلار (۰)

هئچ باخیش یازیلماییب
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">