در باره منظومه یوسف و زلیخا
از جناب دکتر غیاث آبادی نظرشان را در مورد منظومه یوسف و زلیخا جویا شدم. ایشان هم لطف فرموده پاسخ دادند. پاسخ ایشان حاوی نکتههای نابی بودکه حاکی از تجربه و مطالعات عمیق ایشان است. به همین جهت این سؤال و جواب را در اینجا منتشر میکنم.
Heydar Bayat استاد نظر شما در مورد منظومه یوسف و زلیخا چیست؟ من چاپهای سنگی آن را دیده ام که به اسم فردوسی چاپ شده است و دهخدا هم آن را اثر قدرتمندی تلقی میکرده است.
Reza M. Ghiasabadi آقای بیات عزیز، در باره منظومه یوسف و زلیخا و انتساب آن به فردوسی نظری جز آنچه خوانده و شنیدهایم ندارم. اما اصرارهای عجیب در رد انتساب آن به فردوسی هر شخص آزاداندیشی را دچار شک و سوءظن میکند. فحوای عموم این رد کردنها اینست که «ما دوست نداریم سراینده شاهنامه، سراینده یوسف و زلیخا هم باشد». عدهای این اثر را متعلق به فردوسی میدانند و عده دیگری نیز با شدت و حدت و تعصب آنرا رد میکنند. بعضی از این رد کردنها به فحاشی نیز نزدیک شده است. چنانکه استاد محمد امین ریاحی به طرزی تأسفبار و غیرمنصفانه آنرا منظومهای «سست و سخیف و رکیک و خام و پست» نامیده است. آثار مجهولالمؤلف که به مؤلف خاصی منتسب شدهاند، کم نیستند. مثل نوروزنامه منتسب به خیام. اما هیچکس دستکم استفاده از عبارت «منتسب به فلانی» را ممنوع نمیکند بجز در این قضیه که اگر کسی حتی با استناد به مقدمه شاهنامه بایسنغری یا با استناد به آذر بیگدلی بگوید «یوسف و زلیخای منتسب به فردوسی» باید خودش را برای انواعی از چماقکشیها و توپ و تفنگها آماده کند. چنانکه عدهای از بزرگان ادب فارسی در سده اخیر چنین کردهاند. استاد برتلس به درستی یادآور شدهاند که چنین اصرارها و انکارهایی موجب شده تا متن یوسف و زلیخا منتشر نشود، مورد توجه قرار نگیرد و به دست حذف و فراموش سپرده شود.
- 13/11/02