آیا امت در نگاه فارابی همان ملت امروز است؟
مقوله زبان در متون کلاسیک جهان اسلام به رغم تاکید قرآن کریم بر آن هیچ گاه به صورت جدی مورد بحث قرار نگرفته است. نهضت شعوبیه و مخالفان آن به جای بحث علمی همواره بر طبل نفرت و تفاخر کوفتهاند. اما ماهیت زبان و نقش آندر جامعه و تشکیل ملتها و ...به صورت یک مبحث علمی در کتب قدما جایگاهی ندارد.
از اینرو شاید شما نیز همانند من تعجب کنید زمانی که بدانید فارابی زبان را یکی از سه عنصر تشکیل ملت (امت) میداند:
«امتها به واسطهی دو چیز طبیعی از همدیگر متمایز میشوند. یکی آفرینش طبیعی، دوم خلق و خوی طبیعی. سومینی هم وجود دارد که آن وضعی است اما با چیزهای طبیعی در ارتباط است و آن زبان میباشد.»*
تنها چیزی که در این میان برای من مشخص نشد مفهوم امت است. برداشت غالب این است که امت در لسان فلاسفهای مانند فارابی همه مسلمانان را در بر میگیرد. اما ظاهرا با غور در آثار فارابی امت چیزی شیبه مفهوم ملت امروز (در بعضی از مکاتب) را دارد که دارای یک جغرافیای واحد با آب و هوای نسبتا یکسان و خلق و خوی شبیه به هم و زبان مشترک مادری هستند.
* کتاب السیاسة المدنیة، لابی النصر الفارابی، قدم له و شرحه و بوبه الدکتور علی بو ملحم، ص 74، بیروت 2002.
- 14/11/09